هر انسان مؤمنی از زمانی که به تکلیف می رسد تا زمانی که می خواهد از این دنیای فانی رخت بر بندد و به عالم باقی سفر نماید، از طرف خداوند حکیم موظّف به انجام تکالیفی شده، که در بین این تکالیف هیچ تکلیفی از نظر ارزش، به اهمیت نماز نمی رسد. در حقیقت به جرأت می توان گفت: گل سرسبد تمام واجبات، نماز است و هیچ واجبی جای نماز را نمی-گیرد. تا جایی که پنجمین اختر تابناک آسمان ولایت امام باقر (علیه السلام) در مورد آن می فرماید:
(الصلاةُ عمود الدین)1؛ نماز ستون دین است.
یعنی خیمه دین ما بر ستون نماز، بر پا شده به گونه ای که اگر نماز نخوانیم خیمه دین ما به زمین می خوابد.
بنابراین. نماز از مهمترین واجبات و عبادات است، و هیچ فریضه ای در فضیلت و ارزش با آن برابری نمی کند. گرچه عبادت فقط مخصوص نماز نیست و چندین عبادت دیگر نیز وجود دارد که هر مؤمن خداجویی باید علاوه بر نماز، آنها را نیز بجای آورد؛ عباداتی چون: زکات، حج، خمس، جهاد، روزه، امر به معروف، نهی از منکر و ... که هر کدام از این دستورات نورانی، نقش سازنده و تربیتی مهّمی بر انسان دارند. ولی در این میان، نقش نماز، بسیار سازنده تر از همه آنهاست، در واقع نماز چون خورشید فروزانی است که با نور خیره کننده خود، گوی سبقت را از سایر واجبات ربوده است.
ممکن است در ذهن هر بیدار دلی و صاحب عقل و اندیشه ای این پرسش مطرح شود که راستی چرا در دین اسلام، بر این فرضیه الهی این قدر تأکید شده است؟ مگر در نماز چه خاصیّتی نهفته است که ما را به انجام آن دستور داده اند؟!
با مراجعه به آیات نورانی کلام الله مجید و روایات گهر بار معصومین (صلوات الله علیهم اجمعین) می توان پاسخ این پرسش را یافت. ما در ادامه به برجسته ترین اثر نماز که برگرفته از آیات قرآن و روایات معصومین (صلوات الله علیهم اجمعین) است، اشاره می کنیم:
آرامش بخش دلها
برجسته ترین اثر نماز، رسیدن به آرامش روحی و روانی است. زیرا نماز موجب زنده شدن یاد خدا در دل هاست. یاد خدا ریشه تمام خوبی ها و زیبایی هاست. یاد خدا گنجینه ای است در دل ها عاشق، که شیرین ترین، میوه آن، آرامش دلهای ناآرام و پرتلاطمی است که در دریای غم و غصه فرو رفته و در پی نجاتند.
خداوند مهربان پرده از روی این حقیقت برداشته و با صراحت اعلام می دارد «الا بذکر الله تطمئن القلوب.»2 آگاه باشید، یاد خدا مایه آرامش دلها است.
نماز باطن و ضمیر ما را آرام میکند و قلب دردناک ما را شفاء می بخشد پس به صراحت می توان گفت: نماز عامل سازنده ای است که مقاومت و ایستادگی آدمی را در فراز و نشیب زندگی حفظ میکند بلکه بالاتر آن را به طور شگفت آوری افزایش می بخشد که نماز گزار در سایه این مقاومت، در مقابل هر خیر و شری و هر مصیبت و بلایی، ایستادگی نموده و تحمل خود را حفظ و به هر بادی نمی لغزد.
انسان در امواج زندگی و در کشاکش رنجها و بلاها، دچار خستگی روحی فراوان می شود و لذا به تکیه گاهی نیازمند است که به آن پناه برده و درون پر اضطراب خود را بدان آرامش بخشد و این تکیه گاه، جز ذکر خدا و نماز که زیباترین نماد ذکر خداست چیز دیگری نمی تواند باشد. نماز باطن و ضمیر ما را آرام میکند و قلب دردناک ما را شفاء می بخشد پس به صراحت می توان گفت: نماز عامل سازنده ای است که مقاومت و ایستادگی آدمی را در فراز و نشیب زندگی حفظ میکند بلکه بالاتر آن را به طور شگفت آوری افزایش می بخشد که نماز گزار در سایه این مقاومت، در مقابل هر خیر و شری و هر مصیبت و بلایی، ایستادگی نموده و تحمل خود را حفظ و به هر بادی نمی لغزد.
خداوند بی همتا در این باره می فرماید: «اِنّ الانسانَ خلق هلوعاً الا المصلین* الذین هم علی صلاتهم دائمون.» 3
همانا انسان حریص آفریده شده است؛ وقتی شری به او برسد فریاد می کشد و جزع می کند و هرگاه خیر و نعمتی به او برسد، بخل می ورزد، مگر نمازگزاران که آنها افرادی هستند که بر نماز خویش مداومت می کنند.
نماز خواندن موجب افزایش اعتماد به نفس می شود زیرا وقتی آدمی با خدا سخن می گوید، و از او یاری می جوید، خداوند مهربان به دنبال این یاری جویی به انسان مدد می رساند – زیرا خود فرموده (ادعونی استجب لکم)4 مرا بخوانید تا استجابت کنم برای شما – وقتی مدد الهی به انسان رسید، توان بیشتری در خود احساس می کند و این توان ناشی از توکلّی است که مؤمن در نماز به خدا پیدا کرده است و در حقیقت خود را مانند قطره ای می بیند که با دریا پیوند خورده است.
قطره دریاست اگر با دریاست ورنه او قطره و دریا، دریاست
بنابراین می توان گفت: نماز نقش مددرسانی دارد، آن هم از ناحیه قدرتی بی همتا که عجز و ناتوانی، هرگز در او راه ندارد.
خداوند بی نیاز در کلام نورانی خود، سخن ما را تصدیق نموده و با صراحت اعلام می دارد «واستعینوا بالصبر و الصلاة.» 5 از صبر و نماز کمک بجویید.
انسان برخوردار از امدادهای الهی، فردی توانا و موفّق و دارای نشاطی مثال زدنی در عرصه زندگی است، که چون کوهی استوار در مقابل طوفان بلا، گرفتاری و مصیبت ایستادگی می کند.
مقربان درگان الهی، که قلب و جان خود را به سرچشمه فیض و رحمت خدا گره زده اند و لیاقت دوستی با خدا را پیدا کرده اند، در فراز و نشیب های زندگی، وقتی دچار غم و اندوهی می شدند، با عشق و علاقه ای بی بدلیل که ناشی از ایمانی قلبی به خداوند بی همتاست، به نماز پناه می بردند.
در روایتی آمده که: پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله) هرگاه، غم و غصه ای، به سراغش می آمد، نماز می خواند. (و با نماز، غم و اندوه را، از روح و روان خود می زدایید.)
البته ناگفته نماند، هر نمازی آرامش بخش نیست، نمازی این اثر معجزه آسا را دارد که در آن، دل با زبان همراه گشته و انسان به هنگام نماز، با تمام وجود، خود را در محضر خداوند متعال ببیند و تمام توجه و حواس خود را به سوی آن قدرت بی همتا متمرکز نماید.
نماز خواندن موجب افزایش اعتماد به نفس می شود زیرا وقتی آدمی با خدا سخن می گوید، و از او یاری می جوید، خداوند مهربان به دنبال این یاری جویی به انسان مدد می رساند – زیرا خود فرموده (ادعونی استجب لکم)4 مرا بخوانید تا استجابت کنم برای شما – وقتی مدد الهی به انسان رسید، توان بیشتری در خود احساس می کند و این توان ناشی از توکلّی است که مؤمن در نماز به خدا پیدا کرده است و در حقیقت خود را مانند قطره ای می بیند که با دریا پیوند خورده است.
آرامش امام خمینی (ره) در سایه نماز
در دوران معاصر، یکی از برجسته ترین اندیشمندان دنیای اسلام، بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی، امام خمینی (قدس سره) است. به جرأت می توان گفت: او شخصیّت کم نظیری است که بعد از پیشوایان معصوم ما (صلوات الله علیهم اجمعین) دنیا چنین شخصیتی به خود ندیده است. یکی از ویژگی های مثال زدنی این مرد بزرگ الهی، آرامش روحی و روانی اوست. هر انسان بیدار دل و صاحب عقل و اندیشه ای به این موضوع معترف است. آرامشی که در حضرت امام (قدس سره) وجود داشت، در میان اندیشمندان اسلامی، کم نظیر بود.
شاید در ذهن شما این پرسش مطرح باشد که ایشان این آرامش را از چه راهی کسب نموده بود؟! چه داروی شفابخشی این گنج الهی را به او بخشیده بود؟!
با تأمل در سیره رفتاری و عملی حضرت امام می یابیم که وی این آرامش را از طریق ذکر و یاد خدا و نماز که مصداق برجسته ذکر خداست بدست آورده بود. او در زندگی برای هیچ کاری به اندازه نماز اهمیت قائل نبود. نماز در زندگی وی، در رأس تمام امور بود، به گونه ای که هیچ کاری را حاضر نبود با نماز معاوضه نماید. ما در ادامه به خاطره ای از نماز با صفای این ابر مرد تاریخ می پردازیم:
نماز شب در تب 42 درجه
وقتی حضرت امام (ره) در نجف اشرف، تشریف داشتند، شخصی به ملاقات ایشان می رود و در طی این ملاقات، ماجرایی شگفت انگیز را مشاهده می کند که آن را برای سیّد علی اکبر محتشمی چنین نقل می کند: «برنامه همیشگی امام (ره) در نجف این بود که دو ساعت و نیم بعد از مغرب به بیرونی منزل تشریف می آوردند، تا کسانی که به زیارت ایشان می آمدند بتوانند به خدمتشان برسند. و بعد از این برنامه به حرم مطهر امیرالمؤمنین (علیه السلام) می رفتند. شبی حضرت امام (ره) به تب شدید مبتلا شدند، هرچه تلاش کردند تا دکتری را پیدا کنند، موفّق نشدند، تا اینکه ساعت دو و نیم شب دکتری را دیدند و از وی خواهش نمودند که حضرت امام (ره) را معاینه کند، او پذیرفت و راهی منزل امام شدیم. وقتی به منزل ایشان وارد شدیم، با خود گفتیم که حتماً آقا با وجود این کسالتی که دارد خوابیده است. ولی وقتی وارد اطاق شدیم با کمال تعجّب، مشاهد کردیم که وی نشسته و مشغول نماز شب است. صبر کردیم تا نماز ایشان تمام شود. بعد از نماز دکتر حضرت امام (ره) را معاینه کرد و معلوم شد که ایشان تب 42 درجه داشتند.»7
شگفتی این خاطره از این جهت است که کسی که دچار چنین تبی شده باشد، حتی نماز واجبش را نمی تواند بخواند تا چه رسد به نماز شب، ولی امام خمینی (ره) در اثر شدّت عشق و علاقه ای که به ذکر خدا و نماز دارد، به هنگام نماز چنان قلب و روحش به دریای محبّت خداوند پیوند می خورد که به آرامش کم نظیری دست می یابد و در سایه این آرامش، درد و رنج فراوان جسمانی را تحمل می نماید.
بنابراین انسان سراپا نیاز و درمانده، اگر می خواهد در دریای پر تلاطم غم و غصه، غرق نشود، باید در سایه ذکر و یاد خدا، به آغوش رحمت الهی پناه برده و در آن آرام بگیرد.
بزرگی هست در عالم، خدا نام که دل از یاد او می گیرد آرام
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.